بیخوابی و شبزندهداری عاشق راستین، یکی از بنمایههای شعر عارفانه و عاشقانه است که در دورههای مختلف به صورتهای گوناگون انعکاس یافته است. این مضمون با توجه به روند تدریجی شعر فارسی و مخصوصاً غزل، تحوّل یافته و در غزل سعدی به اوج خود رسیده است. چنان که عاطفۀ اصلی برخی از غزلهای او را شامل میشود و بعضی از غزلهای او با موضوع شب و بیخوابی شروع میگردد. نوشتار حاضر با به کارگیری شیوة توصیفی- تحلیلی، بسامد مفهوم بیخوابی عاشق را در شعر شاعرانی که غزلهای آنان به طور کامل موجود بوده، در دو دستۀ عاشقانه و عارفانه مورد مطالعه قرار داده و پس از بررسی این مفهوم در غزلهای سعدی، به بیان انگیزههای مهم بیقراری و بیخوابی سعدی پرداخته است. مضمون بیخوابی و شبزندهداری در غزلهای سعدی به عنوان یک ویژگی سبکی مطرح است و سبک شخصی وی را در حوزۀ فکری و ادبی به اثبات میرسد.