نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترا/ زبان و ادبیات فارسی/ دانشکده ادبیات و علوم انسانی/ دانشگاه شهرکرد/شهرکرد/ایران

2 استاد/ زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران

3 دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران

10.22111/jllr.2022.39547.2968

چکیده

شاهنامة فردوسی، اثری حماسی است که شخصیّت‌ها با توجّه به کارکردشان در آن حضور می‌یابند. در میان هیاهوی نبردها و روایت دلاوری‌های پهلوانان، بخش‌هایی به مفاهیم غنایی اختصاص دارد که از میان این مفاهیم، عشق تأثیرگذارترین و پرجاذبه‌ترین مفهوم است. این مقوله، موضوع مشترک داستان‌های غنایی با نیازهای مطرح شدة در نظریة روان‌شناختی آبراهام مزلو، روان‌شناس آمریکایی، است. از نظر مزلو عشق، می‌تواند مسیر خودشکوفایی را هموار کند و سبب رشد شخصیّت شود. در عاشقانه‌هایی که در شاهنامه روایت می‌شود، زنان نقش مؤثّری در پیشبرد روایت عاشقی دارند. در این پژهش کوشیده شده‌است، مفهوم عشق در رفتار و کنش رودابه و منیژه از معاشیق شاهنامه بر اساس این نظریه، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. عشق پاک و متعالی رودابه که از ابتدا کمال‌گراست و زیبایی جسمانی و معنوی را توأمان در نظر دارد و عشق منیژه که ابتدا بر پایة زیبایی‌های ظاهری و جسمانی شکل می‌گیرد اما در ادامه با تحوّل بنیادین در شخصیّت او از سطح علایق حیوانی فراتر می‌رود. از مقایسه این دو، عشق رودابه، متعالی‌تر و رشددهنده‌تر است و سبب خودساختگی رودابه می‌گردد. در حالی‌که بررسی شخصیّت منیژه در دو مرحله از زندگی او، نمایشگر دو بُعد متفاوت عشق و ترسیم‌کنندة سیر تحول شخصیّت اوست.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Rudabeh and Manijeh's character analysis based on the need for love in Abraham Maslow's pyramid model

نویسندگان [English]

  • fakhri zarei 1
  • kazem mousavi 2
  • ali mohammadi asiabadi 3

1 PhD Candidate of Persian Language and Literature/University of Sharekord/ Shahrekord/Iran

2 professor/Department of persian language and literature/ Faculty of Literature and Humanities/ Shahrekord of university/ Shahrekord/ Iran

3 Associate prosessor/Department of Persian language and literature Faculty of literature and Humanities/ Sharekord of University/ Sharekord/Iran

چکیده [English]

شاهنامة فردوسی، اثری حماسی است که شخصیّت‌ها با توجّه به کارکردشان در آن حضور می‌یابند. در میان هیاهوی نبردها و روایت دلاوری‌های پهلوانان، بخش‌هایی به مفاهیم غنایی اختصاص دارد که از میان این مفاهیم، عشق تأثیرگذارترین و پرجاذبه‌ترین مفهوم است. این مقوله، موضوع مشترک داستان‌های غنایی با نیازهای مطرح شدة در نظریة روان‌شناختی آبراهام مزلو، روان‌شناس آمریکایی، است. از نظر مزلو عشق، می‌تواند مسیر خودشکوفایی را هموار کند و سبب رشد شخصیّت شود. در عاشقانه‌هایی که در شاهنامه روایت می‌شود، زنان نقش مؤثّری در پیشبرد روایت عاشقی دارند. در این پژهش کوشیده شده‌است، مفهوم عشق در رفتار و کنش رودابه و منیژه از معاشیق شاهنامه بر اساس این نظریه، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. عشق پاک و متعالی رودابه که از ابتدا کمال‌گراست و زیبایی جسمانی و معنوی را توأمان در نظر دارد و عشق منیژه که ابتدا بر پایة زیبایی‌های ظاهری و جسمانی شکل می‌گیرد اما در ادامه با تحوّل بنیادین در شخصیّت او از سطح علایق حیوانی فراتر می‌رود. از مقایسه این دو، عشق رودابه، متعالی‌تر و رشددهنده‌تر است و سبب خودساختگی رودابه می‌گردد. در حالی‌که بررسی شخصیّت منیژه در دو مرحله از زندگی او، نمایشگر دو بُعد متفاوت عشق و ترسیم‌کنندة سیر تحول شخصیّت اوست.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Rudabeh
  • Manijeh
  • love